فرازی از وصیت نامه

عکس اعضای گروه

 

 

زیارت مزار شهید

وصیت نامه

                      بسم رب الشهدا

وصیت نامه شهید اسحاق صبوری

                         

                              من طلبی وجدنی و من وجدنی عرفنی

                             ومن غرفنی احبنی و من احبنی عشقنی

                           ومن عشقنی عشقته و من عشقته قتلته ومن

                         و من قتلته فعلی دیته و من علی دیته فانا دیته

آنکس که مرا طلب کند می یابد  آنکس که مرا یافت می شناسد  آنکس که مرا شناخت دوستم می دارد  آنکس که دوستم داشت بمن عشق میورزد  آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق میورزم  آنکس که به او عشق ورزیدم می کشم او را و آنکس را که من بکشم خونبهایش بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس من  خودم خونبهایش هستم.                                                                                         

بنام خدا درهم کوبنده ستمگران و ظالمین وسلام به رهبرکبیر انقلاب اسلامی ایران ونورچشم مستضعفان جهان سخنم را با نام الله آغاز می کنم آنقدر به جبهه می روم و  می جنگم تا شهید شوم.

ای جوانان نکند در رخت و خواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد بخدا سوگند مرگ با افتخار بهتراز مرگ با ذلت است ما که همه مردنی هستیم پس چه بهتر است درجبهه حق علیه باطل کشته شویم و یک اجری هم ویا یک ثوابی هم از اینجا ببریم که در پیشگاه خداوند روسفید باشیم ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد مبادا درحال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد ای جوانان مبادا دست از این رهبرتان بکشید ای جوانان نگذارید این منافقان کوردل صفتان از پشت به این انقلاب خنجر بزنند ای برادران به امام وفادار باشید واین را بدانید که خداوند با شماست.

ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه حق علیه باطل جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا و حسین(ع) نمی توانید جواب زینب(س) را بدهید که تحمل 72 تن شهید را نموده ای مادران مگر چه چیز ما از آنان کمتر است ای مادران مگر ما نزد شما امانت نیستیم ما که همه رفتنی هستیم پس چه بهتر که در جبهه این افتخارش را پیدا کنیم ای مادران همه شما ها مثل خاندان وهب باشید که جوانان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او راهم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب گفته است سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم ای مادرم اگر من افتخار شهید شدن را پیدا کردم مبادا برایم گریه کنید آن وقت است که فزت برب الکعبه بخدای کعبه خود رستگار شدم و اگر جسد من نیامد ناراحت مباش مثل مادر وهب باش چه سخن شیرینی فرمود جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب میگوید سری را که در راه خدا داده ام پس نمیگیرم پس شما هم همینطور باشید مبادا بر سر جسد من گریه بکنید چون شما با گریه کردنتان مرا عذاب خواهید داد و دشمنان اسلام را شاد خواهید کرد.

ای برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان در بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت از متعهد عزیز ما جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابر ثقدرتها ست و حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگه دارید و در راه امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان ثابت نگه دارید اگر فیض شهادت نصیبم شد آنانکه پیرو خط راه امام خمینی(ره) نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند چون آنها معنی اصلی اسلام را خوب درک نکردند که پیرو رهبر و ولایت او باشند خداوند در سوره بقره می فرمایند آنهایی که معنی اسلام را خوب درک نکردند در جلوی چشم آنان پرده ای قرار گرفته است که چشمشان حقیقت را باطل جلوه دهد و از دیدنش معذور است و چشمشان باطل را حقیقت جلوه می دهد و آنهایی که به حقیقت پیوستند روشندلند و آنهایی که حقیقت را نیافتند و حقیقت را باطل جلوه کردند کوردلند آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه ام حاضر نشوند اما باشد که دما شهدا انان را متحول سازد به رحمت الهی نزدیکشان کند .

مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند (آیه 169 سوره آل عمران)       

 

 

دیدار با همرزم  شهید

در ادامه شهید پژوهی اسحاق صبوری  با همرزم ایشان ملاقات داشتیم 

ضمنا اختتامیه شهید پژوهی پنجشنبه 10 مرداد ساعت 14 می باشد .




دانلو کلیپ پژوهش

دانلود کلیپ سر گذشت پژوهی

روی لینک زیر کلیک کنید

http://s4.picofile.com/file/7858287311/shokroolahzade.flv.html

زندگی نامه

 

تاریخ ولادت :

۱۴ شهریور ۱۳۴۵ 

تاریخ شهادت : ۵ اسفند ۱۳۶۲

محل شهادت : دهلران

والفجر ۶

                زندگینامه شهید اسحاق صبوری

 

شهید اسحاق صبوری فرزند ابراهیم درسال 1345 دریک خانواده مذهبی چشم به دیده جهان گشوده است وتا سن شش سالگی دردامن پدرومادرتربیت اسلامی را فرا گرفته بود تا بتواند جهت کسب علم ودانش درسن هفت سالگی به مدرسه برود

دوران ابتدایی را اغاز ودوران راهنمایی را به پایان رسانده بود.شهید در منطقه سنگپل شهرستان بابل به دنیا آمد و تا شهادت درهمان منطقه زندگی می کرده است.

شهید بعداز شروع جنگ تحمیلی چندین مرحله به جبهه اعزام شده بودتا اینکه درمورخه5/12/1362

درمنطقه دهلران براساس اصابت ترکش خمپاره شربت شهادت رامی نوشد ودر تاریخ7/12/1362

پیکرپاک آن عزیزازبیمارستان شهیدیحیی نژاد شهرستان بابل تشییع ودر گلزارشهدای معتمدی بابل

به خاک سپرده شد.

روحش شاد ونام ویادش گرامی باد.